۱۳۸۶ بهمن ۱۸, پنجشنبه

تهی

یادگار روزگاران بهی
مانده نقشت سالهاست بی گفتگو
همرهی از جنس خود می جویمت
با تأنی با سکوت کارت چه بود ؟
محو کردی این سرا را هست و بود
چارگه پنداریم
جسم تهی
لابد از صاحبدلی داری خبر
مانده نقشت در سرای انتظار
صورتی جز صورتِ خود وا مَدار
با من آخِر ماندگاریت از چه بود ؟
یادگار فرّهی و گوهری
نامده بازم بری
بی همرهی
نقش تو
آن نقش بی تار و پودِ دل
ناشده گِل صد گُلم بهر چه بود ؟
بی تغیُر
سالها را زنده ای
نقش باشی
نقش من بی همهمه
با هیاهو
در ظُلَم
نامت چه بود ؟

هیچ نظری موجود نیست: