۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سه‌شنبه

حجم آسایش

بازم بارون و
این ناودون
خیال بوسه ای پنهون
بازم یک روز تاریک و
فرار قطره از زندون
آهای بارون کجا بودی ؟
گُلا از غُصه پژمردن
توی یک فصلِ بی بارون
درختا منگِ تو بودن
ببار بارون که باریدن
فقط مرهم رو زخما نیست
ببار بارون امیدی تو
جای ترس و معما نیست
میخوام آهنگتو تا ته بنوشم
خنکا عِطر تو اینجا بجوشم
کبوتر خسته از روزای آبی
ببار تا شرم و تنهائی فروشم ٢
گُل از خاکستریها مُرد
شروع کن حجمِ آسایش
نگاه کن زرد و ناشادن
شروع کن وقتِ فرمایش
همه ساکت تو اون آوازه خونی
که رمز شادیِ دل رو می دونی
همه زخمیِ تابش فصل خشکی
تو رمز شادی و غم رو می دونی ٢
نم نمِ بارون
چیک چیکِ ناودون
داره می باره
شیطون و پرسون
نم نم بارون
از توی زندون
داره می باره
قطره ی گریون ( ٢ )

٣٠ خرداد

هیچ نظری موجود نیست: