۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

دلم نوری داره


میخوام چشم بدوزی
به چیزی که هستم
به بُغضی که یک عمر
به یادت شکستم
میخواستم بدونی
چقدر بی قرارم
من از وقتی نیستی
به یادت می بارم
میخوام تا همیشه
گُل عشق بکارم
یه لبخندِ دائم
به سوغات بیارم
میخواستم بدونی
همه روح و جونی
الهی که یک عمر
سلامت بمونی ٢

اگه بد ندونی
بگم عاشقم من
رو قولای سابق
هنوز صادقم من
هنوزم می تونیم
نگو دیر و تلخه
اگه مـا بمونیم
بختِ بد می چرخه
به خوبی نظر کن
که زیبا تو هستی
به شوری که داری
نهانی یا هستی
میخوام در تو گم شم
یه مـا شیم دوباره
آسمون سیاهه
یه چشمک ستاره . . .

هیچ نظری موجود نیست: