۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

کلاهبردار مدعی

اسبو بتازون حرومی
زود میرسه نوبتِ مـا
خونه ها اموالِ غصبیت
همه از برکتِ مـا ٢

دزد زده به خونمون
یه دزدِ پست و بی وجود
اولا آ سِیّد و
امینِ اهلِ خونه بود
دزدِ صدها میلیونی
هم میزنه هم شاکیه
بدجوری خر تو خره
تِزش اینه کی به کیه
همه عالم با اونَن
شورا و شهردار و محل
میگن اون معتمده
آره تو پستی و دغَل
همه جا آدم داره
کلانتری دادگستری
دم به دم فتنه و شر
آره لجن تو بهتری
شاهدِ دروغ ببر
عالم و آدمُ بخر
اون خـدا بزرگتره
رو گُرده ی تو نره خر
افتخارش همینه
جوونا رو حد می زدیم
واسه روزه خواریشون
به سیم آخر می زدیم
یا حسینت از ریا
صد رنگِ پستِ بی حیا
گرگِ درنده میشی
فریادمون حقه خـدا
پاسدار بی حیا
وقاحتم حدی داره
دست و قلبو میشکونی
ثوابِ اُخروی داره
با ضرب و خون فهمیدیم
خیانتات حد نداره
توی تهمت و دروغ
هیچ دلی حُرمت نداره
یاد بیار اون شبی که
به خاطر چندصد هزار
چهار لیتری بنزین بردی و
هزار داد و هوار
خونه آتیش بزنی
آبروشو پاک ببری
نقشه ی ناموس دزدی
دخترشو در ببری
دزد زده به هستیمون
یه دزدِ بی ناموس و رذل
مارِ خوش خط و خاله
دروغیه این همه نذر . . .

هیچ نظری موجود نیست: